یک روز با من و جوجه خان
قراره خواهر گرامی به زدی بیاد سرکار.تنبل خانوم که هر روز تا ۱۲ و جدیداْ هر روز تا ۲ ظهر می خوابه نمی دونم چطوری می خواد ساعت ۷ بیدار شه.
من که یه عممری ساعت ۷ بیدار شدم جدیداْ انقدر خواب می موندم صبح ها که امروز دیگه اخطار گرفتم.دائ هم منو صدا کرد بالا و یه کم می خواست داد و بیداد کنه که من مظلوم بازی درآوردم و فقط بهم فت دیگه منو عصبانی نکنی ها.منم گفتم چشم
.از صبحش هرچی می تونست سر همه داد و بیداد کرده بود.یعنی خوشم میاد کلا با ماها مهربونه و نمی تونه زیاد دعوامون کنه.
دیروز رفته بودم خونه ی جوجه خان اینا.باباش خبر داشت میام برامون املت درست کرده بود.انقدر چسبید چسبیییییید که حد نداره.دعوامون شده بود سر لقمه ی آخر.بعدش هم که با جوجه خان تو یه خونه ی فسقلی فوتبال بازی کردیم و من کلی خنگ بازی درآوردم و خندیدیم ولی جوجه خان می گفت به نسبت خوبه بازیت.هرجا هم که کم میآوردم دستشو گاز می گرفتم
.
بعدش هم که رفتیم و طبق معمول از سرراه ۳ تا فیلم خریدیم.یکیش و من بردم و دیشب با یه فیلم دیگه دیدم و طبق معمول ساعت ۲ نصف شب خوابیدم.دوتای دیگه رو هم جوجه خان برد که امشب قراره برام بیاره.
مامان دیروز دلمه گوجه و فلفل و بادمجون درست کرده بود.بوش داشت دیوونه ام میکرد.ولی از بس نون و پنیر خوردم دیگه جا نداشتم.فقط آخر شب با خواهر گرامی یه دونه از دلمه گوه ها یواشکی خوردیم.مامانم یه ظرف بزرگ هم واسه جوجه خان گذاشت که آخر شب با باباش اومد برد.
من با یه تاپ و شلوارک خیلی خفن بودم حوصله نداشتم لباس بپوشم برم.فقط یه چادر رنگی سرم کردم.جوجه خان کلی ذوق کرده بود و لپمو کشید اما وقتی دید چی تنمه کلی غر زد که اینطوری نیا بیرون یه وقت چادرت می افته.ولی خیلی بامزه نگام میکرد.انگار تا حالا چادر ندیده.یه بار هم که خونشون داشتم نماز می خودم نشسته بود روبروم و خیره شده بود.انقدر هم وقتی ذوق می کنه بامزه میشه که دیگه خنده ام گرفته بود.
دیروز کلی دنبالش کردم و نیشگونش گرفتم.آخه خیلی بامزه میشه با لباس خونه.ولی نمیذاره من بچلونمش که.منم مجبورم تجاوز کنم بهش.
یه ذره هم گریه کردم بهش گفتم چقدر از شرایط موجود می ترسم و اون هم کلی دلداریم داد که همه چیز درست میشه و ما با هم می تونیم از همه ی سدها بگذریم.
حالا یه کمی از کار بگم.صبح زنگ زدم به یه وکیله میگم یه شرکت سهامی خاص ثبت کنی برام چقدر میگیری؟ نه گذاشته نه ورداشته میگه ۵۰۰ تومن
.شاخ درآوردم.میگم آقا رنج این کار بین ۱۵۰ تا ۲۰۰ تومنه.میگه آخه من کارم خیلی خوبه.حالا جالبه بدونید اون میگفت کارتون ۱۰ روز طول می کشه و یه موسسه دیگه که آخرش با اون قرارداد بستیم و ۱۶۰-۱۷۰ میگیره گفت ۷ روز.یعنی می خوام بگم بعضی آدما خودشون روزی رو از خودشون دور می کنن انگار. و من خیلی به این چیزا توجه می کنم که یه وقتی از این آدما نباشم.به عبارتی نون خودمو آجر نکنم.
چیزهایی که اینجا میخونید رو به هیچکس نگید.خصوصیه