امروز با جوجه خان رفتیم خرید لباس برای عروسی پسرخاله.هرچی گشتیم چیز بدرد بخوری پیدا نکردیم.همه اش لباسای کار شده و مکش مرگ من.یعنی یه چیزی میگم یه چیزی میشنوین هاااااااا.لباسا عین طاووس و منجوق و پولک و اینا اصن یه وضیییییییییی.

ولی به جاش یه مانتوی خیلی خوشگل و یه لباس سرهمی لی خیلی ناز خرید برام.یعنی خیلی وقته از چیزی انقدر خوشحال نشده بودم که از خرید این لباس سرهمی خوشحال شدم.کلی هم باهم گشتیم دنبال لباس واسه جوجه خان.یه تیشرت خرید خیلی تنگ و نازه و دوتا شلوار لی که بهش خیلی میاد.قربونش برم الهی انقدر پاهاش بلند و خوشگله هرچی می پوشه بهش میاد.الهی قربون دست و پای بلوریت برم مااااااااااااادر.

واسه ناهار تو کوچه برلن بودیم از هرکی پرسیدیم گفتن برو چلوکبابی ممتاز.رفتیم تو یه پاساژ خیلی قدیمی و رسیدیم به یه رستوران مادر بگرید.انقدر قدیمی بود که هنوز ظرفاش استیل بود ولی.......ولییییییییییی غذایی داشت ها.ما کباب بره خوردیم انقدر این کبابش نرم و خوشمزه بود آادم باورش نمیشد.خیلی حال کردم.همه ی رستورانای دور و اطراف مگس می پروندن.به جوجه خان گفتم دوست دارم مثل اینا باشم.....یعنی تو قلب یه موضوعی باشم اما بهترین باشم.

هرچی هم دنبال کفش و کیف واسه من گشتیم بازم چیزی پیدا نشد.بعد یهو یادم افتاد با زندائیم قراره بریم آرایشگاه.می خواستم ببرمشون به ناخن کارم معرفی کنم.طبق معمول جوجه خان زحمت کشید و پیش داداشی موند و ما رفتیم آرایشگاه.یهو باز جو گازم گرفت و موهامو رنگ کردم و اصلاح و ابرو و دیگه کلی گول مالیدم سر ناخن کارم که قبول کرد ترمیم ناخنم رو امروز انجام بده.بازم ناخونام عقابیه ولی طرحش خیلی ساده است.فرنچ نقره ای خیلی کمرنگ و ناخن حلقه هم دایره های مشکی و صورتی داره.دلم میخواد یه بار همه ی طرحایی که تا حالا داشتم رو بذارم ببینید.از بیشترشون عکس گرفتم و نگه داشتم.

یه عالمه حرف داشتم ها نمی دونم چرا اومدم اینجا همه اش یادم رفت.دعا کنید این فراموشی ما درست بشه بیایم مثل انسان بنویسیم.


پ.ن : آقاااااااااااااا یکی استفاده از این گودر مودرو به ما یاد بدهههههههههه زشته به خدا بلد نیستیم.اصلا این گودر چی هست؟